۱۳۸۸ شهریور ۶, جمعه

ضرورت به رسمیت شناختن تفاوتهای زبانی موجود کشور در ساختار دولت – ییلماز نانوایی



امروزه زبان را به عنوان اساسی ترین مشخصه هویت هر قوم می شناسند. به عبارتی با مرگ زبان یک ملت فروغ حیات معنویش نیز به خاموشی می گراید. از این رو هر ملتی با تمام توان و به هر قیمتی زبان خود را که میراثی گرانقدر از نیاکانش است ، حفظ و پاسداری می نماید. در واقع زبانها میراث مشترک تمام ابناء بشر محسوب می شود و با مرگ هر زبانی یکی از گنجینه های بشری که تکاملش یادگار قرنها و میراث نسلهاست نابود می گردد.

طبق آداب و قوانین ، با فرارسیدن فصل پائیز در جمهوری اسلامی ایران میلیونها کودک و نوجوان راهی مدارس میشوند. معمولا آغاز مدارس روزی است که کودکان جهان به امید یادگیری نوشتن و خواندن و همینطور آشنائی با دوستان جدید با اشتیاق انتظارش را میکشند. این در حالی است که متاسفانه قریب به نصف کودکان ایران که برای نخستین بار قدم به محیط آموزشی میگذارند از عاقبت تاریکی که بوسیله کلاسهای درسی برایشان تدارک دیده شده است بی خبرند. چرا که این کودکان بزودی پی میبرند که آموزش به زبان مادری نه تنها وجود ندارد بلکه استفاده از زبان روزمره و مادری حتی با شرم و کیفر نیز همراه میباشد.

ایران یک کشور چند فرهنگی و از ملتهای مختلف منجمله تورک ، کرد، تورکمن ،عرب و…تشکیل یافته است وبیش از نصف مردم این جغرافیا(ایران) نیز دارای هویت غیر فارسی میباشند. با این حال تنها زبان رسمی کشور زبان فارسی محسوب میشود و این در حالی است که تدریس و تحصیل به زبان مادری طبق ماده ۱۵ قانون اساسی کشور مجاز شمرده میشود.

به خوبی روشن است که دوران تحصیل در مدارس بخصوص سالیان نخستین اساسی ترین مرحله تکامل هر فرد را تشکیل میدهد. وجود چنین وضعیت نابرابری سبب شده تا اکثریت دانش آموزان کشور با صرف وقت زیاد و هزینه خیلی سنگین ، مجبور به تعلیم همزمان زبان فارسی و نیز سواد فارسی شوند. در حالیکه دانش آموزان فارس زبان به دلیل اینکه در حال تحصیل به زبان مادری خود هستند قاعدتا قادر هستند تا بسیار زودتر از دانش آموزان هم کلاس غیرفارس زبان خود، مدارج تحصیل را طی کنند. اما اکثریت دانش آموزان غیره فارس در برابر این تبعیض مجبور به ترک تحصیل ، افت شدید درسی، شکست در امتحانات تعیین کننده ای همچون کنکور و عملا” حذف تدریجی از سطوح ممتاز جامعه می شوند.

بدین ترتیب در جهت رفع تبعیض و بی عدالتی در حق زبان مادری هر قوم و ملت ، سازمان حقوق بشر جهانی و اصول مندرج در یونسکو و بیانیه جهانی زبانی بارسلون و مواد قید شده در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی ، صریحا حق تحصیل به زبان مادری هر انسان اعلام شده است .در کشور جمهوری اسلامی ایران نیز در اصل ۱۵ قانون اساسی این حق به تمامی مردمان ساکن در این سرزمین داده شده ، اما بعد ازگذشت ۳۰ سال این مورد هنوز اعطاء نگردیده است.

بنا براین همه اقوام این جغرافیا (جمهوری اسلامی ایران) از جمله تورک زبانان خواستار توقف این سیاست نادرست و غیره عملی و خواستار عملی کردن سیاست چند زبانگی در امر آموزش و پرورش هستند. و این همان گفته کتاب آسمانیمان قرآن کریم در آیه ۱۳ سوره حجرات که می فرماید:

« یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ » «همانا ای مردم ما شما را از نر و ماده آفریدیم و شما را در ملل و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. برترین شما پرهیزکارترین شماست.»

ضروری است تا تفاوتهای فرهنگی و زبانی موجود در میان اقوام ساکن در این جغرافیا (ایران) در ساختار و سیاستهای وزارت آموزش و پرورش عمیقا” به رسمیت شناخته شود.

هیچ نظری موجود نیست: